گونتر
ویلهلم گراس، Günter
Wilhelm Grass مجسمه
ساز، نقاش و از نویسندگان بزرگ و معروف آلمان، در اکتبر 1927 در گدانسک لهستان از پدری آلمانی و مادری اصالتاً لهستانی زاده شد و
درآوریل 2015، در سن هشتاد و هفت سالگی، در بیمارستانی در شهر لوبک در شمال آلمان،
به علت ابتلا به عفونت، درگذشت.
گراس
بازتاب صدای نسلی از آلمان ها بود که در زمان سلطه نازیسم، بزرگ شده بودند. او خود
را روایتگر تاریخ از نگاه پائین دستی ها می دانست. وی با رویکردی معترضانه و هشدار
دهنده همواره در تمام رویدادهای مهم سیاسی و ادبی آلمان حضور مؤثر داشت. در سال
۱۹۹۹، آکادمی نوبل سوئد هنگام اعلام نام گراس به عنوان برنده جایزه نوبل ادبیات،
داستان هایش را تصویرگر چهره فراموش شده تاریخ خواند. دانشگاه آزاد برلین ، در سال
۲۰۰۵، او را شایستۀ دریافت دکترای افتخاری، اعلام کرد.
گونترگراس
دوبار ازدواج کرد. ازدواج اول او در سال ۱۹۵۴ با یک دانشجوی سوئیسی بود. این
پیوندِ زناشوئی تا سال ۱۹۷۸ دوام داشت و ثمره آن پنج فرزند بود. ازدواج مجدد او یکسال بعد از جدائی از همسر اولش رخ داد.
گونتر
گراس که در سن پانزده سالگی، برای گریز از محیط تنگ و فقیرانۀ خانوادگی، خدمت در
ارتش هیتلری را با رغبت پذیرفته بود، پس از مجروح شدن در تاریخ ۲۰ آوریل ۱۹۴۵، در
مارین باد، دستگیر و به اسارت نیروهای آمریکائی درآمد و تا ۲۴ آوریل ۱۹۴۶ در
بازداشتگاه بود. گراس در بازجوئی های مقدماتیِ افسران آمریکائی، به عضویت خود در
شاخۀ مسلح حزب نازی موسوم به اس اس، اعتراف نمود، اما تا سال ۲۰۰۶ آن را از افکار
عمومی پنهان کرده بود. او این راز را سرانجام در کتاب "کندن پوست پیاز"
برملا کرد، اما به رغم جنجالی که این واقعیت، بوجود آورد، اعتبار و ارزش حرفهای
او در باره جنگ جهانی دوم و تعهدات و مسئولیت المان در قبال آن چندان زیر سوال
نرفت.
گونتر گراس از منتقدان سرسخت سکوت آلمانیها در
سالهای پس از جنگ بود و از طبقه ای که در این دوران به قدرت رسیده بود، بشدت
خشمگین بود. او به صراحت میگفت «تاریخ آلمان به توالت مسدودی شبیه شده که هر چه
هم آب میریزی بیشتر بالا میآید». آثاری که گراس برای "پالایش" این
تاریخ نگاشت، اکثراً خشم و کینه بخشی از معاندان او را برمی انگیخت و در برابرش
سدهائی را ایجاد می کرد. اثر مشهور گراس، "طبل حلبی"، گرچه منتقدین ادبی
از آن استقبال کردند و در باره اش نوشتند: "گراس با نوک بیلچه خود بهتر از
بسیاری از دیگر نویسندگان، به قعر قرن ما نقب زده و انکار شده ها و فراموش شده ها
را دوباره در برابر ما قرار داده است."، اما چهل سال بعد جایزه نوبل را از آنِ خود کرد. کتابهای مشهور دیگر او "سال های سگی" و "گربه و موش"
نیز، علیرغم پاپوش هائی که برایشان دوختند و آنان را متهم به کفرگوئی و پورنوگرافی
کردند، توفیقی جهانی و عمومی یافتند.
حضور دائم گونتر گراس در سیاست، بویژه فعالیتهایش
به نفع سوسیال دمکرات ها، گاه برخی منتقدین را وامی داشت تا آن را نافی استقلال
روح و کنش منتقدانه هنرمند و روشنفکر بدانند.
با این همه گونترگراس از پای ننشست. به دفاع از "بهار پراگ"
برخاست. نشریه ای برای نشر نظرات روشنفکران مخالف در بلوک شرق، به راه انداخت و از
این طریق با روندهای محافظه کارانه و ارتجاعی در خودِ آلمان نیز از درِ مقابله
درآمد. گرچه از فروپاشی دیوار برلین در سال ۱۹۸۹ خوشحال بود، اما نمی خواست که وحدت آلمان غرور
مردم آلمان شرقی را پایمال کند. با حمله آمریکا به عراق مخالفت کرد، در همین اواخر
دولت آلمان و اتحادیه اروپا را به خاطر نوع برخوردشان با یونان به سختی مورد
انتقاد قرار داد. دو سال پیش هم شعری پرسر و صدا نوشت و از این که بمب اتم اسرائیل،
ایران را تهدید کند هشدار داد، شعری که بسیاری آن را محملی یافتند که به ضدیت با
اسرائیل متهمش کنند، منتهی او به یاد منتقدان آورد که چگونه و در چه مراحلی به
دفاع از موجودیت اسرائیل و مقابله با یهودستیزی برآمده است و این که «این اتهامات
به من نمیچسبد».
گونتر ویلهلم گراس، تا سال های آخر عمر، همچنان
هوشیار و فعال و منتقد باقی ماند. هرگز همراه قدرتمندان و سیاست های روز نشد، و با
هر گونه محافظه کاری سیاسی و اجتماعی و مذهبی درافتاد. ناشر گراس در بارهاش گفته
است: «او با آثار و موضعگیریهایش آلمان را آزادتر، دموکراتیکتر، و در یک کلام
قابل سکونتتر کرد».
گراس عاشق موسیقی جاز بود و در رقص تانگو هم
مهارت داشت. سالهای دهه هشتاد نیز خود عضو یک گروه موسیقی جاز بود. و اینجا و
آنجا کنسرت میداد.
گراس صاحب جوایز متعددی از جمله جوایز زیر شده
بود: جایزه گئورگ
بوشنر در سال ۱۹۶۵جایزه
توماس مان در سال ۱۹۹۶جوایز
شاهزاده آستوریاس در سال ۱۹۹۹جایزه نوبل
ادبیات در سال ۱۹۹۹
اکثر آثار گراس، به چندین زبان زندۀ دنیا ترجمه
شده است و در ایران نیز، به همت مترجمین برجسته ای چون سروش حبیبی و عبدالرحمان
صدریه، چند کار او به فارسی به بازار کتاب، عرضه شده است.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر