پیوند سرای نویسندگان، شاعران و هنرمندان سکولار دمکرات ایران

پیوند سرای نویسندگان، شاعران و هنرمندان سکولار دمکرات ایران

۱۳۹۴ شهریور ۳, سه‌شنبه

سیمین و غزل نو فارسی / شکور نظری


[...] در این میان اما کسی، بدون سروصدا، کار خود می‌کرد و راه خود می‌رفت. او کسی نبود جز بانوی غزل‌ فارسی، سیمین خلیلی/بهبهانی. 


خانم بهبهانی، در زیست‌جهان خود به سرایش در قالب‌های کلاسیک غزل ادامه داد و کوشید، با کشف قالب‌های تازه و به‌کارگیری قالب‌های کمتر استفاده‌شدة شعر کلاسیک فارسی از سویی و گرایش به سوی جامعه و امور انضمامی و عینی از سوی دیگر، به ضرورت‌ها و نیازها برای نوآوری و دگرگونی پاسخ دهد. 
سیمین از این رهگذر کوشید، ‌بدون رهاکردن/شکستن قالب‌های موجود کلاسیک، ‌به نوآوری در شکل و محتوا دست زند. ‌سیمین، با برقرارای نسبت مناسب با جهان پیرامون خود و استفادة مناسب از دستاوردها و پیشنهادهای نیما و نوگرایان دیگر، توانست زبان و جهان شاعرانة ویژة خود را بیافریند. آثار او دارای ویژگی‌های سبکی منحصر‌به‌فرد است و برخلاف غزلسرایان پیشین، سرشار است از مضامین تازه و بدیع. زبان شعر او زنده و پویاست. تعبیرها، عناصر زبانی و صور خیال در شعر او، کاملاً به‌روز است.

تعیین نسبت مناسب او با محیط و الزام‌های موجود و فهم مناسب او از وضعیت‌های حاکم بر جامعه و پاسخ‌گویی مناسب او به اقتضاها و مطالبه‌های انسان و جامعة معاصر، جایگاه برازنده و تحسین‌برانگیزی را برای او تعریف کرد. سیمین، برخلاف کلاسیک‌سرایان پیش از خود، دست به نوآوری‌های شکلی و محتوایی زد و از غزل که گرفتار تکرار و تقلید و ابتذال بیانی و محتوایی شده بود، احیای حیثیت کرد. برخورد نوگرایانة او با فرم و محتوا از سویی و رویکرد منتقدانه‌اش با امور موجود در محیط و جامعه، از او چهره‌ای همیشه‌مطرح ساخت. او نشان داد که می‌توان با استفادة خلاقانه از قالب‌های موجود کلاسیک نیز، به نیازهای هردم‌افزون جدید پاسخ گفت و می‌توان او را مادر غزل نو نامید.

سیمین، بدون تردید، یک کلاسیک‌سرای نوگرا بود. هرچند او و بسیاری دیگر در پی انقلاب اسلامی، به دلیل برخورد انتقادی با امور جاری به انزوا رانده شدند؛ اما هرگز جایگاه اجتماعی خود را از دست نداد‌ و همواره از محبوبیت همگانی برخوردار و آثار او با استقبال عمومی همراه بوده است. جهان معنایی شعر او، سرشار است از مفاهیم اجتماعی. او با عشق، زندگی، سیاست، جامعه و فرهنگ نسبتی کاملاً تازه و متناسب با ارزش‌ها و الگوهای زیستی جهان امروز برقرار کرد. در شعر او برخلاف شاعران پیشین غزلسرا، با این مفاهیم برخورد تقلیدی و انتزاعی نشده است. رویکرد او به این مفاهیم و سوژه‌های دیگر، کاملاً به‌روز، زنده و متناسب با شرایط و وضعیت‌های جامعه و انسان معاصر است. با چنین کارنامه‌ای او جایگاه خود در ادبیات معاصر فارسی را در بالاترین مرتبه‌ها، تعریف، تعیین و ماندگار کرد.

خانم خلیلی/بهبهانی‌ افزون بر اینکه از شاعران نوگرا به شمار می‌آید و خدمات، کارنامه و دستاوردهای او انکارناپذیر است، همواره به عنوان زنی آزادی‌ و برابری‌خواه، از مدافعان سرسخت آزادی‌ها و حقوق مدنی و بشری زنان و برابری جنسیتی ‌بود. او از نسل بزرگان ادبیات معاصر فارسی به شمار می‌آید و می‌توان گفت، آخرین بازمانده از نسل بزرگان پس از نیما بود و با بدرود حیات او، ادبیات فارسی، یکی از چهر‌ه‌های بزرگ و تأثیرگذار خود را از دست داد. نبود او چون دیگر بزرگان شعر فارسی از نیما تا اخوان، شاملو، فروغ و… جبران‌ناپذیر است.

شمشیر خویش بر دیوار آویختن نمی‌خواهم
با خواب ناز جز در گور آمیختن نمی‌خواهم

شمشیر من همین شعر است، پرکارتر ز هر‌شمشیر
با این سلاح شیرین کار خون ریختن نمی‌خواهم

جز حق نمی‌توانم گفت، گر سر بریدنم باید
سر پیش می‌نهم وز مرگ پرهیختن نمی‌خواهم

ای مرد من زنم انسان، بر تارکم به کین‌توزی
گر تاج خار نگذاری گل‌ریختن نمی‌خواهم

با هفت رنگ ابریشم از عشق شال می‌بافم
این رشته‌های رنگین را بگسیختن نمی‌خواهم

هرلحظه آتشی در شهر افروختن نمی‌یارم
هر‌روز فتنه‌ای در دهر انگیختن نمی‌خواهم

این قافیت سبک تر گیر، جنگ و جنون و جهلت بس
این جمله گر تو می خواهی ای مرد من نمی خواهم

برگرفته از سایت جامعۀ باز

۲۹ اسد , ۱۳۹۳

هیچ نظری موجود نیست: