پیوند سرای نویسندگان، شاعران و هنرمندان سکولار دمکرات ایران

پیوند سرای نویسندگان، شاعران و هنرمندان سکولار دمکرات ایران

۱۳۹۴ تیر ۲۶, جمعه

میهمان ناخوانده چهارراه ولی‌عصر / زهره بابلی

این روزها اگر گذرتان به چهارراه ولی‌عصر تهران بیفتد، در مقابل ساختمان استوانه‌ای شکل تآتر شهر ساختمانی را می‌بینید که شبیه یک کشتی لنگر گرفته خودنمایی می‌کند. ساختمانی که اگر در جریان ساختش نبوده باشید یا تابلوی مقابلش را نبینید، باورتان نمی‌شود که این ساختمان یک مسجدجامع با نام «ولی‌عصر» است؛ مسجدی بدون گنبد و گلدسته که بی‌تردید یکی از پر سروصداترین ساختمان‌های تهران در 20 سال اخیر را پشت نامش یدک می‌کشد.


پاییز سال 1383، وقتی گذر شهردار وقت تهران – محمود احمدی نژاد، رییس جمهور بعدی- به همراه رییس دفتر رهبر ایران به چهارراه ولی‌عصر افتاد، کسی شک نداشت که آن‌ها برای حمایت از هنر یا دیدن تآتر نیامده اند. آن‌ها آمده بودند تا کلنگ «مسجد جامع ولی‌عصر» را در زمین نیمه خالیِ سرِ خیابان «شیرزاد» بر زمین بزنند؛ مسجد جامعی که قرار بود درست در کنار استوانه تآتر ایران، یعنی ساختمان تآتر شهر ساخته و همنشین آن شود و تبدیل به یکی از مشکلات اساسی آن.
ماجرای ساخت مسجد جامع ولی‌عصر البته قدیمی‌تر از پاییز 83 و حضور محمود احمد‌ی‌نژاد در شهرداری پایتخت بود. این زمین خالی که در اسناد رسمی پیش از انقلاب، بخشی از زمین‌های تآتر شهر و متعلق به صداوسیما بود، قرار بود برای ساخت بخش تکمیلی تآتر شهر در نظر گرفته شود. اما برنامه‌ریزی برای ساخت آن با پیروزی انقلاب همزمان شد و مسوولان وقت صدا و سیما این زمین را به عنوان پارکینگ در نظر گرفتند.
در سال 60، بعد از چند سال اقامه نماز زیر چادری که در مقابل تآتر شهر برپا شده بود، سوله‌ای کانکسی ساخته شد که تا سال 83 در آن نماز ظهر و مغرب را برپا می‌کردند. این مسجد بعد از این با همان شمایل سابق به داخل پارک دانشجو منتقل شد.
طرح ابتدایی مسجد جامع ولی‌عصر را «عبدالحمید نقره‌کار»، معمار «مسجد قبا» و «مسجد رسول» ارایه داده بود. این طرح شبیه گنبد مرکزی «گنبد سلطانیه» زنجان به اضافه گلدسته‌های چندگانه بود؛ طرحی که تنها روی کاغذ ماند و با مخالفان زیادی رو به رو شد.
اما محمود احمدی‌نژاد که شهرداری تهران را برای مقصد مهم تری- ریاست جمهوری- ترک کرد، به آن ها‌ اعتنایی نشان نداد و گذاشت تا مخالفان و موافقان ساخت این مسجد با هم جدال کنند.
مراسم رسمی برای آغاز عملیات ساخت مسجد جامع ولی‌عصر با دو طیف مخالف رو به رو شد؛ گروه نخست همان هایی بودند که سازندگان مسجد منتظر مخالفت آن ها بودند؛ هنرمندان تآتر که ساخت مسجد را در حریم تآتر شهر نوعی محدود کردن فعالیت‌های هنری می‌دانستند.
اما گروه دوم، اهالی محل بودند که به تازگی در افتتاحیه مسجد جامع خیابان جمهوری شرکت کرده بودند و به ساخت مسجد جامع دوم در منطقه اعتراض داشتند و آن را صرف هزینه‌های زاید می‌دانستند.
برخی از کاسبان قدیمی محله معتقد بودند که این زمین «غصبی» است و حتی نماز خواندن در آن را شرعی نمی‌دانستند. اعتراض این گروه البته بعد از مدتی کم رنگ‌ شد اما اعتراض گروه دوم، یعنی هنرمندان، گودبرداری این مسجد را چند ماهی به تاخیر انداخت؛ تاخیری که البته جدی شدن گذر مترو از چهارراه ولی‌عصر آن را به فراموشی سپرد.
خبر تلاقی دو خط متروی تهران در چهارراه ولی‌عصر بار دیگر باعث نگرانی علاقه‌مندان به تآتر شد. تآتری‌ها می‌دانستند که خانه آن ها در سن سی و چند سالگی نیاز به مرمت و مقاوم‌سازی دارد تا بتواند تحمل لرزه های ناشی از رد شدن مترو را داشته باشد. اما بودجه‌ برای همه چیز وجود داشت مگر بازسازی تآتر شهر.
همین خبر کافی بود تا سازمان میراث فرهنگی با فشار هنرمندان و مطبوعات، این بنا را در اقدامی فوری با شماره 12276 در سال 1384 ثبت ملی کند. درست در همان روزهایی که خبر ثبت تآتر شهر انتشار یافت، گودبرداری مسجد کنار تآتر شهر آغاز شد. این گودبرداری که عمق زیادی داشت، نشان از ساخت سازه سنگین و بلندی می‌داد که می توانست منظر بصری تآتر شهر را به عنوان یک بنای ثبت شده تحت تاثیر خود قرار دهد.
اما این همه ماجرا نبود؛ به خاطر حجم گودبرداری، خیابان شیرزاد از نقطه آغاز مسجد به سمت ولی‌عصر بسته شد و بن‌بست شدن این خیابان که یکی از راه‌های ارتباطی ولی‌عصر به خیابان «رازی» بود، پارکینگ‌های تآترشهر را گرفت.
از سوی دیگر، با بسته شدن راه این خیابان، امنیت تآتر شهر کم تر از سابق شد و این زمانی خود را نشان داد که در آذر 85، تالار «خورشید» تآتر شهر که در منطقه جنوبی بنا قرار دارد، یعنی درست کنار همین گودبرداری، آتش گرفت.
این آتش‌سوزی که با وجود گسترده نبودن، به دلیل دیر رسیدن ماشین‌های امدادی نزدیک بود یک فاجعه را به وجود بیاورد، تالار خورشید را از جمع تالارهای تآتر شهر کم کرد.
اما درست یک سال بعد ضربه جدی‌تری از سوی ساختمان در حال ساخت مسجد جامع ولی عصر به تآتر شهر وارد شد؛ ورودی تالار «قشقایی» در مجاورت گودبرداری در تاریخ هشتم آبان 86 فرو ریخت. مقصر اصلی، مهندسان ناظر سازنده مسجد ولی‌عصر بودند. بررسی‌ها نشان دادند که تالار قشقایی آن قدر ناامن است که اگر این اتفاق در ساعتی که تآتر شهر اجرا داشت افتاده بود، می‌توانست به یک فاجعه کامل تبدیل شود.
این اتفاق البته به نفع تآتر تمام شد برای این که پروژه مسجد ولی‌عصر تعطیل و شهرداری موظف به پرداخت هزینه‌های بازسازی تآتر شهر شد. این بازسازی شش ماهی تآتر کشور را تعطیل کرد.
مسجد ولی‌عصر بار دیگر این شانس را آورد که خط چهار مترو، دیواری کوتاه‌تر از فضای تآتر شهر پیدا نکرد و بار دیگر حواس‌ها را به خودش کشاند تا مهندسان این مسجد آرام آرام به کار خود ادامه دهند. ساخت این خط مترو که چهار سال فضای بیرونی تآتر شهر را به خود اختصاص داد، فرصت خوبی بود تا چارچوب ساختمان بالا بیاید. اما هم‌زمان، اعتراض‌ها بار دیگر آغاز شد و شهردار تهران را به جایی رساند که بگوید این میراث او نیست و یادگار شهردار قبلی است که حالا در پاستور ساکن شده است.
با این همه، اعتراض‌ها به ساخت مسجد و مترو کم نشد و بارها طومارهای مختلفی از سوی نهادهای هنری و میراث فرهنگی امضا شد تا سرانجام شهرداری کوتاه آمد و طرح مسجد را به «شرکت توسعه فضاهای فرهنگی» داد تا متناسب با معماری تآتر شهر ساخته شود.
طرح دوم را مهندس «رضا دانشمیر» ارایه داد که قبل از آن مجتمع «پردیس سینما ملت» را طراحی کرده بود. براساس این طرح و توافق میان شهرداری تهران، سازمان اوقاف و امور خیریه و معاونت هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، قرار بود این مسجد فاقد هرگونه گلدسته گنبد بوده و طراحی آن مدرن باشد.
دانشمیر درباره این طرح توضیح داده است: « اول خواستیم ایده را از وضع موجود برداشت کنیم که دیدیم وضع موجود غلط است. بنابراین، وضع موجود را کات کردم... به ایده [محوطه‌سازی و منظر] رسیدم. اگر قرار است کنار تآتر شهر مسجدی ساخته شود، این مسجد می بایست "لنداسکیپ" باشد و می‌بایست با پارک دانشجو کار کند. روی این ایده کار کردیم. در واقع، یک سطح پوسته لنداسکیپ را پیش‌بینی کردیم که می آید در قسمتی که باید با پارک دانشجو مواجه شود، به زمین می رسد و در قسمتی که به خیابان ولی عصر و تآتر شهر منتهی می شود، یک تحدبی را به خودش می گیرد... در این ایده، ارتفاع مسجد در حد همین تاج تآتر شهر هست
این طرح که به قول دانشمیر بسیار «ریسکی» بود، از سوی شهردار تهران تایید اما با مخالفت تندروها رو به رو شد. قرار بود بخشی از این مسجد که پس از بالا گرفتن انتقادها و تغییر طرح آن حالا «مجتمع فرهنگی-مذهبی مسجد ولی‌عصر» نام گرفته است، برای تآتر سنتی آیینی در نظر گرفته شود اما تنها امکانی که بعد از وعده‌های عمل‌نشده شهرداری تهران برای تآترشهر فراهم شد، استفاده از پارگینگ بزرگی است که در بخشی از ساختمان مسجد در نظر گرفته شده است؛ مسجدی بدون گنبد و گلدسته که منتقدان تندرویش آن را قربانی تآتر شهر می‌دانند و اهالی تآتر آن را مزاحمی در کنار خانه خود



جمعه 17 ژوئیه 2015 شما در ایران وایر




هیچ نظری موجود نیست: