دیروز کاغذی را شاعر سیاه کرد
امروز
کاغذ سفید بود
شب، واژه ها گریخته بودند
شعری که چین کاغذ را....
شعری خدای را
بی
"خیلی دلم گرفته"
شعری در ستایش از لبخند
از سلام
و لذتی که دارد یک جرعه چای گرم
همراه یک رباعی خیام
شعری
نزدیک به تاب کودک در پارک
پهلوی خندۀ نگران مادر
شعری که کودکان را بازیگوش تر کند
دیروز کاغذی را شاعر سیاه کرد
امروز
کاغذ سفید بود
شب، واژه ها گریخته بودند
شعری که واژه ها را آبی کند
هوا را پاک
چین کاغذ را صاف
شعری که باغبان چو بخواند به خشکسال
گندم به شوره زار بروید.
شعری
خدای را
شعری عاشقانه
شعری ناممکن در این دیار
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر