از راست به چپ: موحد، اباذری، یوسف ثانی
موحد آن باجی را که سپهری داد و باج
بدی هم بود نمیدهد و همینطور رویکرد شعر فروغ و اخوان را هم ندارد. موحد با
زبانی که نمیخواهد سیاسی باشد شعر میسراید. به نظر من بهترین هدیه به دکتر موحد
تحلیل کارهای اوست.
یک استاد جامعهشناسی دانشگاه تهران
با بیان اینکه ضیاء موحد با زبانی که نمیخواهد سیاسی باشد شعر میسراید گفت: به
نظر من بهترین هدیه به موحد در جشن تولدش تحلیل کارهای اوست.
به گزارش خبرنگار مهر، یوسف اباذری در
جشن تولد هفتاد سالگی ضیاء موحد استاد منطق و شاعر که به همت شهر کتاب برگزار شد،
به تحلیل اندیشه شعری ضیاء موحد پرداخت و گفت: شعر نو در ایران تنها چیزی است که
در میان هنرهای دیگر برای استقرارش جنگید. شعر نو در ایران پا گرفت، زیرا تا سنتی
در کار نباشد چیز نویی هم به وجود نخواهد آمد. نوآوری در شعر و استقرارش آن چیزی
بود که نثر در ایران نتوانست به آن دست یابد، به همین دلیل است که زبان ما در هم
در حوزه روزمره و هم در حوزه علمی دچار مشکل است.
وی افزود: این تنش در اروپا نیز
پدید آمد. آنان تجربههای جدیدی را در دوره مدرن یافتند که توجه آنها را به زبان
جدید معطوف کرد. زیرا آنان معتقد بودند که زبان قدیمی برای بیان تجربههای جدید
مدرن کافی نیست. اروپاییها سراغ فلسفه رفتند تا این حس جدید برایشان توجیه شود.
برگسون از جمله فلاسفه معروفی است که در اینباره نظریهپردازی کرد.
اباذری به وجود همیشگی مساله
سیاست در شعر ایران اشاره کرد و گفت: در شعر ایران مساله سیاست از همان ابتدا با
شعر عجین بود. نیما، اخوان و شاملو قدمهای زیادی در این باره برداشتند. شعر فروغ
نیز یک اروتیزم اولیه داشت و سپس شور سیاسی او را نیز فراگفت. سپهری نیز به عرفان
طبیعی بودایی پناه برد. اینها پیشزمینههایی هستند که منجر به شعر جدید میشوند
که در اشعار ضیاء موحد و احمدرضا احمدی میبینیم.
وی به دوپارگی ذهن شاعران و
منتقدان در ایران اشاره کرد و گفت: از سویی ستایش عشق عرفانی همه جا را فراگرفته
است و از سوی دیگر با یوتیلیتاریسم (فایدهگرایی) شدید مواجهیم. این دوپارگی
شاعران و منتقدان ما را گمراه کرده است. موحد آن باجی را که سپهری داد و باج بدی
هم بود نمیدهد و همینطور رویکرد شعر فروغ و اخوان را هم ندارد. موحد با زبانی که
نمیخواهد سیاسی باشد شعر میسراید. به نظر من بهترین هدیه به دکتر موحد تحلیل
کارهای اوست.
سپس محمود یوسفثانی گفت:
آشنایی من با دکتر موحد به حدود بیست سال پیش بازمیگردد، سالهایی که من مسوولیت
کتاب سال را در وزارت ارشاد عهدهدار بودم. یادم هست در مدت 10 سال مسئولیتم سمتی
نداشتم و با دو یا سه نفر دیگر همه کارها را انجام میدادیم. در تمام این سالها
نشریات سراغی از ما نگرفتند و حتی در مراسم برگزاری کتاب سال که با حضور مقامات
بلندپایه برگزار میشد اسمی از ما برده نمیشد تا اینکه یکی از آن سالها کتاب
دکتر موحد به عنوان کتاب سال برگزیده شد و ایشان هنگام سخنرانی از من و یکی دیگر
از همکارانم به عنوان کسانی که با دقت و حسن نظر در این سالها برای برگزیدن کتاب
سال کار میکردند نام برد. از میان تمام دویست برگزیدهای که در آن سالها جایزه
کتاب سال را دریافت کرده بودند، تنها موحد متوجه این موضوع شد و نامی از ما برد.
این کار ایشان را خوب به خاطر دارم، زیرا تشکر او از من و دیگر همکارم بسیار مرا
مشعوف و دلگرم کرد.
وی موحد را در مقام استاد، یک
استاد تمام عیار دانست و گفت: او استاد مسلم رشتهای است که در آن فعالیت میکند.
به اعتقاد من میتوان او را به لحاظ آموزش و پایهگذاری و بومی کردن علوم جدید در
ایران پدر علم منطق جدید دانست.
یوسفثانی با اشاره به
تاثیرگذاری موحد بر کتابهای حوزه منطق گفت: حتی شکل و ظاهر و ترتیب فصلبندی کتابهایی
که پس از کتاب موحد در حوزه منطق نوشته شدند نیز شبیه به کتاب اوست.
دوشنبه ۲۴ آذر ۹۳ -
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر