پیوند سرای نویسندگان، شاعران و هنرمندان سکولار دمکرات ایران

پیوند سرای نویسندگان، شاعران و هنرمندان سکولار دمکرات ایران

۱۳۹۴ شهریور ۱۵, یکشنبه

پناهجو / شعر / شادی سابُجی

پناهجو
آبهای یونان و قطارهای اتریش
جزیرهها، کشتیها، بندرها
ایستگاهها
منتظرِ هیچ موجی نبودند 
که سیلِ آمدنت ناگهان
چنین بیتابشان کرد


پناهجو
آبهای یونان و قطارهای اتریش
جزیرهها، کشتیها، بندرها
ایستگاهها
منتظرِ هیچ موجی نبودند 
که سیلِ آمدنت ناگهان
چنین بیتابشان کرد

پناهجو
جامدان کوچکات که خالی است !
تو با کدام لباسِ گرم
به آغوشِ سرد خاکِ خشاب فروش
پناه میآوری؟

پناهجو
نگاه کن به خشابها
به بذرِ گلولههای افشان شده در خاکات
که سفیرِ کدام سرزمین را صفیر میکشد؟
به کجا میروی پناهجو؟

پناه جو
سفینه بگیر
 و به خورشید پناه جوی
که آغوش گرمش  
فردایت را نسوزاندت…

قطارهای خورشید لای ریل ها 
به شوق می دوند تا تو بیایی
و کشتیهای خورشید
منتظر که برانیِ‎شان
ناخدای پناهجو

11 شهریور 1394- برابر با  2 سپتامبر 2015

فرانسه

هیچ نظری موجود نیست: