پیوند سرای نویسندگان، شاعران و هنرمندان سکولار دمکرات ایران

پیوند سرای نویسندگان، شاعران و هنرمندان سکولار دمکرات ایران

۱۳۹۳ مرداد ۳۱, جمعه

بهارانه، شعر، پرتو نوری علا

تقدیم به سیمین بهبهانی و چشم هایش
سیمین بهبهانی در مصاحبه ای تلویزیونی گفت:
"دیگر قادر به دیدن نیستم، چشم هایم فقط دِکوراند"

چشم هایت، سیراب ِ شبنم
از آغوش شب، به دَرمی آیند
و نگاهت، - تُرد وُ تازه-
پخش می شود در گستره افق
که هنوز هِلال ماه را در خود دارد.
به قطره بارانی جوانه می زند درخت
و ساقه شکسته عشق
در نگاهِ بی تاب ِ تو سبز می شود؛
نهانخانه چشم ات
راز ِ تداوم ِ هستی را می داند.

فواصل ِ مکدّر و سنگ های تیزِ کُشنده
از برابر دیدگانت می گریزند
زیرا سروده هات
- منتشر در باد-
سرشتِ دریا را کامل کرده است.

گوهران ِ شبتاب اند چشم هایت
که می افروزند ستاره های خاموش را
تا مرغان ِ گم کرده لانه
در جغرافیای سرانگشتانت
از نو خانه ای بسازند.

تا تیرگی، بیداری چشم ات را نیآشوبد
پرتو نوری،
سر کشیده از لابلای ی برگ ها
بر مَقدَم ات بهار می پاشَد؛
جهان، تازگی آغاز کرده است.

اینک تو می آیی
شانه به شانه ی خورشید
و از پس ِ پشت ِ پلک ات،
زندگی را نفس می کشی؛

خوشا آذرخش
که مُروارید نگاهت را
          آذین بسته است.
لس آنجلس

بهار 2008 میلادی

هیچ نظری موجود نیست: