ميان سنگ
صخره
كوه
فشنگ هاشان
را
به كمر مى بندند
و با گيسوان
خرمايى و
آزاد
روى سنگ و
سخره و
کوه
در لبخندشان
زير نسيم كوبانى
مى درخشند
تا كردستان را در آغوش بگيرند
تا كودكان كرد آرام بخوابند
ميان
سنگ
صخره
كوه
انگشتانشان
روى ماشه ها
با جانشان
بى صبرانه
مى نوازد؛
خداحافظ عبادت
مرگ
مادران،
دخترها،
زنان كوبانى
سرود
كردها
سرود
زندگى
سرود
ماندن
.....
ميان
سنگ
صخره
كوه
كوبانى
كوبانى
مادرانت
خواهرهايت
دخترهايت
نگاه ماشه آزاديند
لبخند رگبارهاى آينده اند
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر