نفيسي این شعر کوتاه را با تقطیع و وزن اذان سروده است. با معنائی کاملن متضاد. او در این شعر، نظام عُرفی را به جای سکولاریسم گذاشته و بانگو را به جای اذان گو. چقدر به جا خواهد بود، اگر خواننده ای، این شعر را بصورت ترانه ای پرمعنا، اجرا کند. پ. ن
خدا زوري نيست
خدا زوري نيست
زوري نيست بردن نام خدا.
خسته ام از نيايش بامدادي مدارس
خسته ام از نماز نيمروزي ادارات
خسته ام از خطبه هاي نماز جمعه
خسته ام از امر و نهي هاي خياباني
خسته ام از توسري ، تازيانه ، سنگسار
خسته ام از مجلسي شدن مسجد
خسته ام از مسجدي شدن مجلس .
خوشا جدايي دين و دولت
خوشا آزادي دين و بي ديني
خوشا ناديني : نظام عرفي* .
خدا زوري نيست
ناخدا زوري نيست
زوري نيست دين و بي ديني .
چنين گفت بانگوي ي ناديني :
شاعر عرفي .
خدا زوري نيست
خدا زوري نيست
زوري نيست بردن نام خدا.
خسته ام از نيايش بامدادي مدارس
خسته ام از نماز نيمروزي ادارات
خسته ام از خطبه هاي نماز جمعه
خسته ام از امر و نهي هاي خياباني
خسته ام از توسري ، تازيانه ، سنگسار
خسته ام از مجلسي شدن مسجد
خسته ام از مسجدي شدن مجلس .
خوشا جدايي دين و دولت
خوشا آزادي دين و بي ديني
خوشا ناديني : نظام عرفي* .
خدا زوري نيست
ناخدا زوري نيست
زوري نيست دين و بي ديني .
چنين گفت بانگوي ي ناديني :
شاعر عرفي .
17 اوت 2012
*- Secularism.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر