ديروز را نشان داد
نه عقربه اى بود
نه تيك و تاكى
روز خودش بود
تكرار قهوه
آفتاب صبح
روى صندلی ها دست به دست
مى شد
سايه هاى شكسته
از روى يكديگر مى گذشتند
كارتون- خوابِ مست
با روزنامه اى از زير پاى
سايه هاى هشتو نيم
خبرهاى جنگ را ورق مى زد
قهوه من سرد شده بود
هشتو نيم
از ديروز
و
روزهاى
پيش تر آمده بود
مى بينم
كه دست به دستِ
اين هشتو نيم ها مى شوم
افشین بابازاده از شاعران خوب و متفاوت برون مرزی ست که نمی شود به آسانی از کنار آثارش گذشت. اولین بار در آغاز دهه ی نود میلادی در نشریه ی «پویشگران» که در لندن و به سردبیری اسماعیل نوری علاء منتشر میشد با شعر او آشنا شدم. افشین بابازاده متولد دهه ی شصت میلادی و ساکن انگلستان است و تاکنون چهار مجموعه شعر قابل توجه به نام های «یادداشتی برای خواهر سنگ ها» (۱۳۷۰)، «صبحانه در موقعیتی بهتر» (۱۳۷۴)، «گاوها» (۱۳۸۵) و «وقتی کنارت دراز می کشم» (۱۳۹۲) توسط انتشارات مداد در لندن به چاپ رسانده است.
برگرفته از وبگاه مانا آقائی، "زمزمه های دختر سافو"
۱ نظر:
هَشتو نيم ديروز را نشان داد نه عقربه اى بود نه تيك و تاكى روز خودش بود تكرار قهوه با ميزهاى تازه دستمال كشيده آفتاب صبح روى صندلی ها دست به دست
مى شد سايه هاى شكسته از روى يكديگر مى گذشتند كارتون- خوابِ مست با روزنامه اى از زير...
زیبا بود
سارا بوستانی
ارسال یک نظر