مارشال مک لوهان در سال ۱۹۶۰ نشان داد که رسانهها گذرگاههای خنثایی برای اطلاعات نیستند. آنها نه تنها مواد و مصالح لازم برای اندیشیدن را فراهم میکنند، بلکه به فرآیند اندیشیدن نیز شکل میدهند.
شاید این روزها بسیاری از استادان،
دانشجویان و افراد اهل مطالعه احساس کنند، دیگر مانند گذشته نمیتوانند در حین
مطالعه تفکر و تمرکز کنند. احتمالاً در گذشته، غرق شدن در مطالعه و درک مطالب
برایشان آسانتر بود. اما امروزه، این حالت کمتر اتفاق میافتد و اغلب پس از
خواندن دو یا سه صفحه، از تمرکزشان کاسته میشود و سررشتهٔ مطلب از دستشان میرود.
احساس میکنند ذهن و مغزشان کند شده و اکنون آن مطالعهٔ عمیق همیشگی تبدیل به یک
آرزو شده است.
مشکل چیست؟
حال سوال این است که دلیل این مشکل
چیست؟ مدتهاست که اصحاب علم و پژوهش بیشتر وقت خود را پای اینترنت میگذارند و به
جستجو و وبگردی میپردازند. البته اینترنت برای استادان، دانشجویان و پژوهشگران یک
فرصت ارزشمند بوده است. پژوهش که زمانی مستلزم روزها جستجو در میان انبوه کتابها
در کتابخانه بود اینک به کمک جستجو و چند کلیک سریع در چند دقیقه انجام میشود.
دسترسی به اینترنت به عنوان یک مخزن پربار و سرشار از اطلاعات، مزیتهای فراوانی
دارد که به اندازهٔ کافی به آنها پرداخته شده است. با این حال دسترسی به آن،
هزینهها و آسیبهایی نیز به دنبال دارد. مارشال مک لوهان در سال ۱۹۶۰ نشان داد که
رسانهها گذرگاههای خنثایی برای اطلاعات نیستند. آنها نه تنها مواد و مصالح لازم
برای اندیشیدن را فراهم میکنند، بلکه به فرآیند اندیشیدن نیز شکل میدهند.
تاثیر اینترنت بر سبک مطالعهٔ افراد
تحقیقات نشان داده است اینترنت ظرفیت
تمرکز و تفکر عمیق را به اندازهٔ زیادی کاهش میدهد. دانشجویان، استادان و
پژوهشگران هر چه بیشتر از اینترنت استفاده میکنند، در تمرکز برای مطالعه یا نوشتن
با سختی بیشتری روبرو میشوند. این کاهش تمرکز باعث شده است، برخی از آنها خواندن
کتابهای کاغذی را به کلی کنار بگذارند و به خواندن کتابهای الکترونیکی و مطالب
اینترنتی اکتفا کنند. حتی برخی از افراد، تقریباً توانایی در خواندن و درک مطالب،
چه از روی وب و چه چاپ شده را از دست دادهاند. زیرا فرآیند تفکر آنها به شکل
منقطع شده درآمده است. دلیل آن این است که این افراد معمولاً نگاه گذرا و سریعی به
بخشهایی از متن، از منابع مختلف آنلاین میاندازند و به نگاه گذرا برای مطالعه
عادت میکنند.
چند تن از استادان کالج لندن، نتایج
پژوهشی در زمینهٔ عادات جستجوی آنلاین را منتشر کردهاند که نشان میدهد سبک
مطالعه و اندیشیدن افراد تغییر کرده است. این پژوهشگران به مدت پنج سال رفتار
بازدیدکنندگان از دو وب سایت برجستهٔ علمی را مورد بررسی قرار دادند. این وب سایتها
منابع اطلاعاتی فراوانی از قبیل مقالات، کتابهای الکترونیکی و دیگر منابع نوشتاری
را در اختیار بازدیدکنندگان قرار میدادند. پژوهشگران دریافتند که افراد بازدید کننده
تنها نگاهی گذرا به مطالب میاندازند، از منبعی به منبع دیگر میپرند و به ندرت به
منبعی که قبلاً بازدید کردهاند باز میگردند. آنها معمولاً پیش از مطالعه یکی دو
صفحه از مقاله یا کتاب، از یک سایت، به سایت دیگر میروند. آنها بعضی وقتها یک
مقالهٔ طولانی را ذخیره میکنند اما آن را مطالعه نمیکنند.
امروزه در سایهٔ حضور پررنگ متن و
نوشتار در اینترنت، افراد در مقایسه با ۲۰ یا ۳۰ سال قبل که تلویزیون تنها گزینه
بود، بیشتر مطالعه میکنند. اما نوع مطالعه دگرگون شده است.
مارین وولف روانشناس رشد در دانشگاه
تافتز معتقد است علاوه بر آنچه که میخوانیم، آن طوری که میخوانیم نیز اهمیت
دارد. وولف از این سبک جدید مطالعه که حاصل اینترنت میباشد ابراز نگرانی میکند،
چراکه ظرفیت مطالعهٔ عمیق را در فرد تضعیف میکند. وولف میگوید وقتی که به صورت
آنلاین مطالعه میکنیم، صرفاً در پی رمزگشایی اطلاعات هستیم. بنابراین برخلاف
مطالعهٔ عمیق، پیوسته و بدون گسستگی، توانایی و ظرفیت مغز در تفسیر متن و نیز درک
عمقی مطالب به شکل قابل توجهی دست نخورده و بیکار باقی میماند. تحقیقات زیادی در
این زمینه صورت گرفته که در محیط اینترنت، با وجود دسترسی به انبوه اطلاعات،
خواندن به شکلی سرسری، تفکر ناپیوسته و همراه با عجله و آموزش به صورت سطحی انجام
میپذیرد.
در دههٔ ۱۹۸۰ پژوهشهای زیادی در
زمینهٔ برتری استفاده از اسناد دیجیتال بر اسناد کاغذی انجام گرفت. بسیاری از
افراد به مزیت استفاده از منابع آنلاین و تأثیر آن بر یادگیری اعتقاد داشتند. به
کمک این فناوری دیگر نیازی به مطالعهٔ آهسته و قدم به قدم متون نبود و خوانندگان
میتوانستند به راحتی بین صفحات گوناگون جابجا شوند. اما در اواخر این دهه، آن
اشتیاق فراوان به استفاده از اسناد دیجیتال با شک و تردید روبرو شد. پژوهشها نشان
میداد استفاده از منابع آنلاین و جابجایی در بین اسناد لینک شده به هم، هرچند
فعالیت های مغزی را افزایش میدهد، با این حال یک فرآیند اضافی و غیرمرتبط در
مطالعه به شمار میرود. این کار تمرکز را منقطع و یادگیری را با مشکل روبرو میکند.
پژوهشها نشان میداد که افراد تمایل دارند بدون هیچ هدفی روی لینکها کلیک کنند و
به اطلاعات مرتبط با آن دسترسی یابند.
همچنین در حین مطالعهٔ منابع
اینترنتی، برنامه هایی هستند که هر دقیقه کاربران را از پیامهای جدید آگاه میسازند
که این برنامهها در فرایند مطالعه وقفه ایجاد میکنند. عدم توجه به این پیامها
کار بسیار دشواری است، زیرا، کاربران نمیتوانند به راحتی در مقابل وسوسهٔ بیخبر
ماندن از ایمیلها، پیامها، توئیتها و عناوین خبرها مقاومت نمایند.
درک کمتر در
مطالعهٔ آنلاین
در نهایت، جمعبندی پژوهشها نشان
میدهند، افرادی که از روی متون عادی مطالعه میکنند در مقایسه با کسانی که از روی
صفحات اینترنتی میخوانند، مطالب را بهتر درک میکنند، به خاطر میآورند و میآموزند.
هر چند بازگشت به منابع چاپی و عدم مطالعهٔ منابع اینترنتی کاری نشدنی است ولی در
کنار مطالعهٔ آنلاین، خوب است برای مطالعهٔ مطالب پیچیدهتر که نیاز به فهم و درک
عمیق دارد از کتابها و مجلات کاغذی استفاده شود.
منابع
- Nicholas G. Carr (2008-08-07). “Is Google Making Us Stupid?: sources and notes”. Rough Type. Retrieved 2008-11-01.
- Nicholas G. Carr (2010-05-24). “The Web Shatters Focus, Rewires Brains”. Wired.com. Retrieved 4 July 2010.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر