اين خونی است که در پاريس از پيکر آزادی انسان جاری شده
اعلاميۀ پيوند سرای نويسندگان، شاعران و هنرمندان سکولار
دموکرات ايران
آنچه ديروز در
پاريس رخ داد، و آنچه در يازده سپتامبر 2001 نيويورک را به خاک و خون کشيد، تنها
رشحات اندک امواج توفانی است که اکنون در خاور ميانه و شمال افريقا هزاران هزار از
مردم بيگناه را می دزدد، می کشد، می فروشد و سر می برد. و تا ريشه در آب است گريزی
از رشد رورافزون اين گياه خبيثه نيست.
اين خونی است که در پاريس از پيکر آزادی انسان
جاری شده
اعلاميهء پيوند سرای نويسندگان، شاعران و
هنرمندان سکولار دموکرات ايران
حملۀ گستاخانۀ چند نقاب پوش افراطی مدعی مسلمانی به دفتر تحریریۀ هفته نامۀ "شارلی اِبدو" در پاریس، و کشته
شدن چندين نويسنده و کاريکاتوريست سرشناس فرانسه و
کشته و مجروح شدن افراد پليس و مردم عادی، معتقدان به آزادی بلاشرط بیان
و قلم در سراسر جهان را، در تنفر و تأثری عميق فرو برده است.
در طول تاريخ، دشمنان هراسيده از آزادی، هرگز لحظه ای از
دوختن دهان ها،
شکستن قلم ها،
زنده زنده پوست کندن معترضان،
و حذفِ فیزیکیِ نویسندگان و
هنرمندانِ حقیقت گو و طرفدارِ آزادی بیان کوتاهی نکرده و عقب ننشسته اند و تنها در سده های اخیر است که، با رشد گرايش به سکولاریسم و مطرح شدن ضرورت رعایتِ مفاد حقوق
جهانشمول بشر، دمکراسی توانسته است، بعنوان
تضمین کنندۀ آزادی انسان ها،
و از جمله آزادی بیان و قلم، در کشورهای مختلف پا بگيرد.
متأسفانه اما،
در سه چهار دهۀ اخير، با رشد دايم التزايد افراطی گری و توحشی که به نام مذهب، و
بخصوص مذاهب اسلامی، عليه همۀ دست آوردهای حقوق بشری رخ نموده، و کليد آغاز آن هم
نخست به دست آيت الله خمينی و در کشور دچار انقلاب اسلامی ما زده شده، دنيا شاهد
ده ها نوع از اين نامردمی ها بوده است. در اين ميان، کشور ما نمونهء آشکار کوشش
حکومتی مذهبی برای قتل عام نويسندگان و هنرمندان و کوشندگان سياسی سکولار بوده
است؛ جناياتی که در چهار دههء اخير امواج اش به خارج از مرزهای ايران هم کشيده شده
و بسيارانی از سرشناسان سکولار ما را، بخصوص در اروپا، در خون خود غلطانده
است.
جای حيرت آن است که ديده ايم کشورهای مغرب زمين، که خود خاستگاه
سکولاريسم و حقوق بشر بوده اند، بجای نشان دادن واکنشی درخور به اين وحشی گری ها،
سياست تقويت بنيادگرايان در خاورميانه و مماشات با سردمداران بنيادگرائی را پيشه
کرده و تا آنجا پيش رفته اند که قاتلان دستگير و محاکمه شدهء شخصيت های سکولار ما
را از زندان آزاد ساخته و به خاستگاه خون بارشان بازگردانده اند.
آنچه ديروز در پاريس رخ داد، و آنچه در يازده سپتامبر 2001
نيويورک را به خاک و خون کشيد، تنها رشحات اندک امواج توفانی است که اکنون در خاور
ميانه و شمال افريقا هزاران هزار از مردم بيگناه را می دزدد، می کشد، می فروشد و
سر می برد. و تا ريشه در آب است گريزی از رشد رورافزون اين گياه خبيثه نيست.
اينکه در ايران و در هر کجای ديگر جهان نويسندگان و هنرمندان
در خط مقدم اين حمله ها قرار دارند امری اتفاقی نيست. کشورهای غربی عادت کرده اند
که حوادث جهان را در قالب اموری سياسی ـ اقتصادی تبيين کنند؛ حال آنکه آنچه گوهر
واقعی توحش ظاهر شده در پوشش بنيادگرائی مذهبی را شکل می دهد ماهيتی فرهنگی دارد.
آری اين جنگی فرهنگی عليه تمدن و دست آوردهای انسان خالق جامعهء سکولار مبتنی بر
مفاد اعلاميهء جهانگستر بشر است که اکنون جبههء دهشت بار خود را در اروپا می گشايد
و يقين هم دارد که، با تسلط مصلحت انديشی های حقير سياسی و اقتصادی بر اطاق های
تصميم گيری حکومت های غرب، نبايد متتظر واکنشی برانداز باشد.
آری، اين زیاده خواهی ها و رقابت های
روزافزونِ قدرت های جهانی و اتخاذ سیاست های غلطی همچون ميدان دادن
به افراطی گری به نام مذهب، است که اکنون کریه ترین و خشن ترین
غول های خفتۀ مذهبیِ همچون
طالبان و القائده و بوکو حرام،
حکومت اسلامی مسلط بر ایران و حکومت اسلامی عراق و شام را احيا کرده است؛ غول
هایی با باورهای قرون وسطائی که نه تنها خاورمیانه را به آتش و خون کشیده اند، که با حضور و گسترش خود در
کشورهای غربی، عملاً تهدیدی جدّی علیه آزادی های بشری و پيکر
شکنندۀ دمکراسی اند.
کشور فرانسه در سال های گذشته نیز چندین بار
شاهد سوء قصدهائی دیگر بوده است اما،
این بار،
کشتن نویسندگان و روزنامه نگاران اش،
در قلب پايتخت اش،
در واقع معنائی جز تلاش برای کشتن
آزادی بیان و قلم ندارد و، متأسفانه، بنظر
می رسد که حکومت
های کشورهای دمکراتیک، در رویاروئی با چنین حوادث هولناک
و خونینی، قبل از هر چيز به سختگیری بر کل
جامعه دست خواهند زد
و عده ای فرصت طلب نیز، با استفاده از
این موقعیت حساس،
با اِعمال سانسور و تحديد
آزادی بیان و قلم، روز به روز از سیطرهء
دمکراسی خواهند کاست؛
اتفاقی که می تواند عواقب ناگوار سرکوب سراسری
دمکراسی را در پی داشته باشد. اما، در برابر مصلحت بينی و مماشات، عقل و منطق حکم می کند
که امروز بشريت بايد در پی خشکاندن اين شجرۀ خبيثه باشد و تنها به زدن شاخ و برگی
از آن که از اين خانه به خانۀ همسايه سرک کشيده اکتفا نکند.
گردانندگان و اعضاء پیوند سرای نویسندگان، شاعران و هنرمندان ایران، بعنوان نهادی در دل جنبش گستردهء سکولار دموکراسی ايران که
خواهان انحلال حکومت اسلامی و استقرار حکومتی سکولار و دموکرات در ايران است، و
نيز بعنوان عضوی از مجمع سازمان های سکولار دموکرات ايران، ضمن
محکوم کردن حملۀ مسلحانه و خونین به دفتر
هفته نامۀ شارلی اِبدو،
از کلیۀ نویسندگان، شاعران، هنرمندان و روزنامه نگارانی که آفرینش هنری خود را به
مثابه سِلاحی علیه تسلط جهل
و خرافات، ظلم و زور و افراط گرائی مذهبی و عقیدتی، بکار می برند، دعوت می کند تا مجدانه صدای خود را برای بيدار کردن تصميم
گيران بخواب رفتهء کشورهای خويش بلند کنند. چرا که آنها در صف مقدم جبهه ای از
جنگی فرهنگی قرار دارند که از سوی افراط گريان مذهبی عليه آزادی و حقوق انسان متمدن
برخاسته اند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر