پیوند سرای نویسندگان، شاعران و هنرمندان سکولار دمکرات ایران

پیوند سرای نویسندگان، شاعران و هنرمندان سکولار دمکرات ایران

۱۳۹۳ اسفند ۱۵, جمعه

به مناسبت روز جهانی زن / قصۀ پيرزن / شعر / مجيد نفيسي

به یاد "خانم"

"چشم، چشم، دو ابرو
دماغ، دهن، يك گردو"
 نه! مادر بزرگ!
طرحِ تنِ تو را
نمي شود اينقدر ساده كرد.
نقاش نيستم اما
تنوارۀ تو اين است:
بي سر و زبان در كودكي
شانزده شكم در جواني
و دستِ تنها در پيري.

"حياطش اندازه ي يك پوست گردو
حوضش اندازه ي يك سنجد
و درختش اندازه ي يك چوب گوگرد"

شكلِ حياطِ خانه ات؟ شايد
اما طرحِ حياتِ خودت
اين است:
از قُنداقِ بچه تا جارو و خاك انداز
از ديگ و ديگچه تا چادر و جانماز.
قِصه ات:
از خاله سوسكه و نكشيدنِ منتِ پدر
تا رفتن به همدان براي انتخابِ شوهر
از ساطورِ خونينِ گوشت فروشه
تا دُمِ نرمِ آقا موشه
و غُصه ات:
از تسليمِ تن در بستر
تا اسارتِ كارِ خانه
از زنده زنده مُردنِ زن
در اين زندانِ مَردانه.


          19 ژانويه 1986

هیچ نظری موجود نیست: