پیوند سرای نویسندگان، شاعران و هنرمندان سکولار دمکرات ایران

پیوند سرای نویسندگان، شاعران و هنرمندان سکولار دمکرات ایران

۱۳۹۴ فروردین ۲۰, پنجشنبه

دو نفر برابرم، و اين / دو شعر / افشین بابا زاده


و اين 
و اين سرعت
و اين پاهاى ايستاده
و اين روشنايى بى حرف
و اين تاريكى ی بى قرار 
و اين كليدهاى پر سر و صدا
و اين قفل هاى بردبار 
و اين پنجره هاى باز به روى زمان
و اين درهاى بسته روى چهره ما 
و اين لبانِ روى سكوتِ پر جوش و بوسه
و اين قال و قيل بدون آغوش
و اين ماه روى اين بركه ی خشك كه هر غروب مى خوابد 
و اين آفتاب كه لم داده روى اميدهاى يخ زده 
و اين آسمان آبى در نقاشى
و اين همان كه با هم مى رويم   



دو نفر برابرم 

دو نفر برابرم
سياهى 
در دستانشان
و لبانى كه حرف زياد زده بودند
چشمان بسته 
زير چرمى كهنه
ناخن هاى كشيده 
دستان مرد را 
نوازش مى كرد
هر دو سياه
پوشيده بودند 
كنار هم 
لبان زن سرخ با چند واژه
لبان مرد بسته
چشمان مرد بسته

چشمان زن جوشان و بى لبخند 

هیچ نظری موجود نیست: