پیوند سرای نویسندگان، شاعران و هنرمندان سکولار دمکرات ایران

پیوند سرای نویسندگان، شاعران و هنرمندان سکولار دمکرات ایران

۱۳۹۳ اسفند ۲۱, پنجشنبه

امتناع از پذیرفتن جایزه‌ی دولتی شعر فجر / نظر خواهی از اکبر معصوم بیگی، محمد محمدعلی و سیدعلی صالحی

از راست: محمد محمدعلی، اکبر معصوم بیگی، سید علی صالحی
خبر درخواست شمس لنگرودی و علیرضا عباسی برای خارج شدن از لیست نهایی جایزه شعر فجر، با انعکاس و استقبال زیادی روبرو شد. نظر به اهمیت موضوع جوایز دولتی در عرصه ادبیات و هنر، و کارکردشان، صفحه فیس بوکی کانون نویسندگان بر آن شد تا نظر چند تن از نویسندگان و شاعران را جویا شود.
اخیراً محمد شمس لنگرودی و علیرضا عباسی، که هر دو از اعضاء کانون نویسندگان ایران هستند، با فرستادن نامه هائی جداگانه از مسئوالان برگزاریِ جشنوارۀ "شعر فجر"، خواستند تا نام های آنان را از فهرست بخش نهائیِ نامزدان دریافت کنندۀ جایزۀ دولتی "شعر فجر" حذف کنند. پس از آن، از سوی صفحۀ فیس بوک کانون نویسندگان، علت این واکنش را از علی‌رضا عباسی که منشی منتخب هیئت دبیران کانون نویسندگان ایران نیز هست، جویا شد. ایشان در بخشی از یادداشتی که برای "صفحه فیس بوک کانون" فرستاد، انگیزه و دلایل خود را به این گونه شرح داد: "برای من و فکر کنم برای هر نویسنده و شاعر مستقل دیگری که سانسور را در همه‌ی ابعادش تقبیح می‌کند و خواستار آزادی بیان برای همگان است، نپذیرفتن جایزه از نهادهای مجری سانسور یک تصمیم عادی و قطعی است."
خبر درخواست شمس لنگرودی و علیرضا عباسی برای خارج شدن از لیست نهایی جایزه شعر فجر، با انعکاس و استقبال زیادی روبرو شد. نظر به اهمیت موضوع جوایز دولتی در عرصه ادبیات و هنر، و کارکردشان، صفحه فیس بوکی کانون نویسندگان بر آن شد تا نظر چند تن از نویسندگان و شاعران را جویا شود. این نظرها به تدریج منتشر خواهند شد. در این نوبت نظر اکبر معصوم بیگی، محمد محمدعلی و سیدعلی صالحی را درج می‌کنیم.
سیدعلی صالحی:
در ایران ما به ویژه بعد از جلوس شبح مدرنیسم، ادبیات کتک خورده از خانه‌ی سیاست سربه‌در می‌آورد، و سیاست کتک خورده به اقلیم ادبیات پناهنده می‌شود. در شرایطی از این دست، پدیده‌ی جایزه‌ی ادبی چیزی شبیه قرعه‌کشی در کاباره‌ی کلمات است.
محمد محمدعلی:
بیشتر جوایز ادبی و هنری اروپایی و آمریکایی و کانادایی یا دولتی هستند یا به نحوی برای ماندگاری از حمایت‌های دولتی برخوردار می شوند. آن جا اکثریت نویستدگان و هنرمندان این حمایت ها را جزو وظایف دولت های خود می دانند، اما در ایران مسئله معکوس است. هنر مند و ادیب مستقل برای جوایز دولتی اهمیت قائل نیستند، چراکه می دانند این جوایز آغشته به سیاست بازی است و دریافت چنین جوایزی در آن کشور ریسک بزرگی در بر دارد که با استقلال رای آنان سر ستیز دارد.
اکبر معصوم بیگی:
بدترین، ارزان ترین، بدریخت ترین و کوچک ترین جایزه ی مستقل به نویسندگان، شاعران و هنرمندان هزار مرتبه بهتر از با شکوه ترین، گران ترین، پرزرق و برق ترین و جمیل ترین جایزه ی دولتی، هر دولتی، خواه استبدادی و خواه دموکراتیک، است. دولت ، هردولتی، یعنی قدرت. قدرت یعنی نهاد نگاه دارنده و پاسدار وضع موجود، خواه به روش های نرم و ملایم و خواه به روش های سخت و خشن .قدرت یعنی سرکوب، تطمیع، تهدید، خواه نرم و دموکراتیک و خواه سخت و استبدادی . ذات هنر تاب "مستوری "ندارد . ذات هنر باسانسورو پرده پوشی و نوکری و فرمانبرداری و حقارت و تثبیت وضع موجود در هرشکل و قواره و به هربهانه در ستیز است. ذات هنر درجست و جوی گسست ناپذیر ناشناخته ُو نامعهود و کشف پنهانی ها و نهانی هاست . ذات هنر ایست بردار نیست . حکم ناگزیر ادبیات و هنر اصیل و نومایه پیشروی است، نه واگشت به بیغوله هایِ قدرت پسند در پسله های گذشته ی فراموش شده . هنر یعنی ستایش آزادی، و قدرت در همه جا و همه ی روزگاران به گواه تاریخ برضد آزادی بوده است . جایزه های دولتی را تحریم کنیم !
----------------
*متن کامل پاسخ علی‌رضا عباسی:
پاسخ به چرایی امتناع از پذیرفتن جوایز دولتی - و این روزها جایزه‌ی شعر فجر- پاسخ دادن به سئوالی پیچیده نیست چرا که همه چیز در باره‌ی موضع سیاست و فرهنگ در قبال هم روشن است . آنچه طی سالیان بر شاعران و نویسندگان مستقل گذشته وجود نگاهی جزمی و طردکننده از سوی نهادهای رسمی بوده است. اساسا به وجود آمدن لفظ‌های "مستقل " و "دولتی" برآمده از همان نگاه جزمی و کنارگزار است. این مسئله از سوی نهادهای رسمی که آستانه‌ی تحملشان برای پذیرفتن همیشه بسیار کم بوده مدام تقویت شده است.
برگزاری جشنواره و اهدای جایزه‌های قابل توجه از سوی دستگاه‌های نظارت و سانسور چه معنی می‌تواند داشته باشد جز تقویت جدا سازی و دامن زدن به سیاست جذب و طرد نویسندگان و شاعران؟! به نظرم نهادهای رسمی و دولتی با کنار گذاشتن نظارت‌های مدام و بالا بردن آستانه‌ی تحمل‌شان کمک‌های بهتر و بیشتری می‌توانند به شعر و ادبیات این مملکت بکنند.
برای من و فکر کنم برای هر نویسنده و شاعر مستقل دیگری که سانسور را در همه‌ی ابعادش تقبیح می‌کند و خواستار آزادی بیان برای همگان است، نپذیرفتن جایزه از نهادهای مجری سانسور یک تصمیم عادی و قطعی است.
برگرفته از

https://www.facebook.com/kanoon.nevisandegan.iran

هیچ نظری موجود نیست: